فاطمهسادات و زهراسادات خواهران رزمیکار محله بلال
فاطمه محبوبی| شماره پلاك خانه را دوباره روي كاغذ نگاه ميكنم و زنگ ميزنم. آقاي علويپناه که ساکن محله بلال مشهد است، با روي گشاده، در را به رويم باز ميكند. وارد خانه كه ميشوم، اول از همه فاطمهسادات را ميبينم كه برادر كوچكش را در بغل دارد. تا مينشينم زهراسادات هم به همراه مادرش ميآيد. از همان احوالپرسي اول ميفهمم وارد خانوادهاي صميمي شدهام. قلم و كاغذ را درميآورم تا با دو دختر ورزشكار اين خانواده گفتگو كنم و خيلي زود يادم ميرود كه در ميانشان غريبهام.
دو خواهر، دو ورزش
فاطمهسادات علویپناه که فرزند بزرگ خانواده است، ۱۲ سال سن دارد و کلاس دوم راهنمایی است. درباره انتخاب رشته ورزشی خود و خواهرش میگوید: وقتی هفت سالم بود با مادرم و زهراسادات به باشگاه مالک اشتر رفتیم. بعد از اینکه هر دو در کلاسهای مختلف تست دادیم، احساس کردم به رشته کاراته علاقه بیشتری دارم و این رشته را انتخاب کردم، زهرا سادات هم ژیمناستیک را انتخاب کرد.
این نوجوان کاراتهکار محله بلال، از شروع رفتن به باشگاه ورزشی تا به امروز که کمربند قهوهای دارد، بارها در مسابقات کاراته، مقام آورده است. او در سال ۸۷ و ۸۸ در رده سنی نونهالان به ترتیب مقام دوم و سوم استان، در سال ۸۹ در رده خردسالان مقام سوم استان و در سال ۹۱ در رده سنی نوجوانان مقام اول استان را کسب کرده است.
فاطمه سادات در سال ۹۱ در رده سنی نوجوانان مقام اول استان را کسب کرده است
دلیلی برای تغيير رشته
زهراسادات علویپناه، که فرزند دوم خانواده است، ۹ سال دارد و در کلاس سوم ابتدایی تحصیل میکند. کمی خجالتی است، شاید هم به خاطر سن کمش است که وقتی از او چیزی میپرسم به مادر و گاهی به پدر نگاه میکند تا در جواب دادن کمکش کنند. درباره زمان شروع ورزشش که میپرسم، مادرش میگوید: از پنجسالگی به انتخاب خودش، رشته ژیمناستیک را شروع کرد و تا دوماه پیش هم زیر نظر استادش، آقای محمدپور، آن را ادامه داد. اما با وجود علاقه زیادی که به این رشته دارد، مجبور شد رشتهاش را عوض کند و کاراته را شروع کند.
پدرش هم عنوان میکند: متاسفانه باشگاه مالك اشتر براي دخترها رشته ژيمناستيك ندارد. زهرا سادات هم تا دو ماه پيش در باشگاه آقايان آموزش ميديد؛ اما چون بزرگتر شده بود، بايد به باشگاه ديگري ميرفت كه به خاطر مشكل رفتوآمد و هزينه سرويس، از اين موضوع صرفنظر كرديم. او فعلاً درحال يادگيري رشته كاراته است و كمربند زرد دارد.
اين دختر خردسال ورزشكار، تابستان امسال در مسابقات ژيمناستيك ناحيه يك آموزش و پرورش، مقام سوم را به دست آورده و با وجودي كه تازه دوماه است كاراته كار ميكند، توانسته در شهريور ماه، مقام اول رشته وادوكاي تيمي را در استان و مقام سوم را در مرحله كشوري به دست آورد.
خاطراتی بهظاهر تلخ...
فاطمهسادات سر گفتن و نگفتن خاطره ورزشیاش مردد است. میگوید:، چون خاطره تلخی است. اما بالاخره تصمیم میگیرد و خاطرهاش را اینطور تعریف میکند: سال ۸۹ که در مسابقات لیگ استان شرکت کرده بودم، با حریفی از مشهد مبارزه کردم و پیروز شدم؛ اما بعد اعلام کردند اشتباهی با آن حریف مبارزه کردهام و باید با یک نفر دیگر از تربت حیدریه، رقابت کنم. در مبارزه دوم، فکر میکردم باید کاتای قبلی را بزنم، درحالیکه باید کاتای دیگری میزدم، به همین خاطر مقام نیاوردم و خیلی گریه کردم.
زهراسادات مقام اول رشته وادوكاي تيمي را در استان و مقام سوم را در مرحله كشوري به دست آورده است
وقتی از زهرا کوچولو میخواهم او هم یک خاطره برایم تعریف کند، رو به مادرش میگوید: خانم نجات ابراهیمی را بگو. خانم علوی هم تعریف میکند: سال ۸۹ حدود چهار ماهی زهراسادات را به باشگاه تختی میبردم که مربیاش خانم نجاتابراهیمی بود و دخترم رابطه خوبی با او برقرار کرد. بعد به خاطر دوری مسیر، دوباره زهراسادات را به باشگاه مالک اشتر فرستادیم؛ اما تا مدتی گریه میکرد و میگفت: میخواهم پیش خانم نجاتابراهیمی بروم.
رزمیکار هندبالیست!
از اينجا به بعد گفتگو را با دختر بزرگ خانواده علويپناه ادامه ميدهم. او برعكس خواهرش كه دل به مصاحبه نمیدهد، خيلي خوب حرف ميزند. وقتي قرار است از مشكلاتش بگويد اينطور شروع ميكند: ما حامي مالي نداريم. دوستاني دارم كه خيلي بااستعداد هستند ولي بهخاطر اينكه براي شركت در مسابقات بايد خودشان هزينه كنند، از شركت در مسابقه انصراف ميدهند.
اين نوجوان کاراتهكار درباره وضعيت ورزش در مدرسهاش هم ميگويد: متاسفانه ما در آموزش و پرورش ورزشهاي رزمي نداريم و به همین دلیل، رشته ورزشي من در مدرسه هندبال است. هرچند بازيام خوب نيست، سعي ميكنم خودم را براي شركت در مسابقات آماده كنم. او از زنگ ورزش مدارس نیز گله دارد: معلمهاي ورزش اغلب نظارتي درست بر دانشآموزان ندارند؛ در دفتر مدرسه مينشينند و بچهها بايد خودشان ورزش كنند.
رویایی عمیقا انسانی
اين ورزشكار نوجوان محله بلال، هدفهاي زيبايي دارد و ميگويد: بهجز اينكه آرزو دارم روزي عضو تيم ملي ايران شوم، دلم ميخواهد بتوانم در آينده، باشگاهي در همين محله راه اندازی کنم و با گرفتن هزينه کم و حتي رايگان، بچه هاي بيبضاعت را آموزش دهم.
عقل سالم در بدن سالم
از وضع درسي فاطمهسادات و خواهرش ميپرسم، معلوم ميشود هر دو از سطح علمي خوبي برخوردارند و جزو شاگردان ممتاز كلاس هستند. اين ورزشکار نوجوان ميگويد: بهنظرم ورزش، تاثير مثبتي بر روي درس خواندنم داشته؛ چون باعث شده بدن سالمي داشته باشم و درنتیجه بهتر بتوانم فكر كنم.
نقش مثبت اطرافیان
در پايان گفتگو از فاطمهسادات علويپناه ميخواهم اگر حرف دیگري براي گفتن دارد بزند که ميگويد: دلم ميخواهد از پدر و مادرم تشكر كنم؛ چون واقعاً براي من و خواهرم زحمت ميكشند. مادرم با داشتن دوتا بچه كوچك، هر روز من و زهرا را به باشگاه ميبرد و برميگرداند. از مربيام خانم گليآور هم تشكر ميكنم؛ چون به ما تنها ورزش را آموزش نميدهند؛ بلكه اخلاق و رفتار صحيح را هم ياد ميدهند. ايشان نسبت به مربيهاي ديگر هزينه كمتري از ما ميگيرند و زماني هم كه مسابقه داريم بهصورت رايگان برايمان كلاس خصوصي برگزار ميكنند.
*این گزارش یکشنبه، ۱۴ آبان ۹۱ در شماره ۲۸ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.
